Om ملاقات با یک معما
این رمان دو داستان موازی دارد. داستان نخست، حکایت زوجی ایرانی است که ناگزیر به ترک زادگاه خود شده است. ساسان استاد رشته تاریخ بوده است و مینا مترجم آثار ادبی. ساسان در دو زندان زندگی کرده است در زندان بایدها و نبایدها و در آن زندان دیگر، در اوین و رجایی شهر. به اتهام جاسوسی و تبلیغ برای بهاییت دستگیر شده است. پس از آزادی، همراه با مینا به آلمان پرتاب می شود. به یک خانه قدیمی که زمانی آشیانه عشقی آتشین بوده است. عشق هانه لوره و یاکوب، دو شهروند یهودی که در طوفان ویرانگر حکومت ناسیونال سوسیالیست ها، در اردوگاه آشویتس به قتل رسیده بودند. آشنایی و دوستی ساسان با هانه لوره و یاکوب، حکایت دوم این رمان است. این رمان سه راوی دارد راوی نخست از زایش دیو می گوید، راوی دوم از زایش خورشید و راوی سوم می پرسد که آیا زمان شستن چشمان فرا نرسیده است؟
Visa mer